سیاسی ، اجتماعی ، مذهبی

ایده ها و نظرات من

سیاسی ، اجتماعی ، مذهبی

ایده ها و نظرات من

عزّت زن

امروز توی پیاده رو داشتم می رفتم دو تا دختر خانم هم جلوی من حرکت می کردن اونا فقط چند متر جلوی من تا چهارراه شهرمون حرکت کردند ولی توی راه هر کی بود به اونا متلک گفت چون خیلی بی حجاب بودن حرف های خیلی زشتی به اونا زدن اونم چند نفر. من واقعاً ناراحت شدم اونا اصلاً براشون مهم نبود و بیخیال بودن.واقعاً چه ارزشی داره آدما اینقدر خودشون رو کوچیک کنن؟ زیباییی چقدر ارزش داره؟ وقتی عزتی وجود نداره؟اگه یه کم با حجاب بودن چی میشد؟ اگه قراره کسی آدمو به خاطر زیبایی بخواد بهتره اصلاً نخواد. وقتی امنیتی وجود نداره وقتی آبرویی وجود نداره دیگه چه فایده ای داره؟ من خیلی از پسرا  رو میشناسم که دنبال سوء استفاده از دخترای مردمن و بعد از مدتی که از اونا سوء استفاده کردن و با احساس دخترانه ی اونا بازی کردن اونا رو فراموش کردن و موقعه ی ازدواج کردنشون که شده رفتن با یکی دیگه ازدواج کردن که شاید هیچ ارتباطی با هیچ پسری نداشتن.کاش ما هیچ وقت عزّت رو فدای زیبایی ظاهری نمی کردیم عزّت رو فدای لحظات و لذّت های زودگذر نمی کردیم . وقتی ما خودمونو زیاد مشغول زیبایی های ظاهری کردیم زیبایی های واقعی رو فراموش می کنیم و اون موقع است که دیگه اونا معنایی ندارند و مردن. و احساس و علاقه ای وجود نداره. اون موقع بود که با خودم گفتم که اگه توی کشور ما حجابی وجود نداشت وضع از این که هست بدتر میشد و دیگه هیچ امنیتی وجود نداشت.چند سال پیش یادمه وقتی بچه بودم هر وقت توی شهرمون رفت و آمد داشتم از این چیزا نبود بی حجابی هم خیلی کمتر بود بیشتر خانم ها چادری بودن مرد ها هم با قیافه های عجیب و غریب نبودن. الان خیلی ها با قیافه هاشون باطنشون رو نشون می دن.

دین اسلام نمیگه علت حجاب اینه که به زن ها اعتماد نداره . اسلام به مرد های حوس ران و مریض اعتماد نداره از طرفی بی حجابی باعث میشه دیگر افراد حوس ران و مریض شوند.

اگه میشد همه ازدواج می کردن خوب بود چه از لحاظ روحی و چه از لحاظ جسمی آروم می شدند دیگه این مشکلات تا حدود زیادی بر طرف می شد. الان توی این وضعی که هست جوان مجرد اول به فساد کشیده میشه وقتی ام ازدواج کرد بازم آروم نمیشه و به کارش ادامه میده اینجوری خانواده ها هم به هم می پاشن طلاق پشت سر طلاق . فقر. فساد و فحشا.اعتیاد.دزدی. و هزار جور بدبختیه دیگه.

حرف آخر: از زشتی هایی که بعضی ها اونا رو زیبایی می نامند نفرت دارم.

نظرات 2 + ارسال نظر
[ بدون نام ] یکشنبه 2 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 01:43 ق.ظ http://elvi.blogsky.com

سلام محمد رضای عزیز
اولا ممنون که به وبلاگ من سر زدی و یادداشت گذاشتی و خوشحالم که به وبلاگت سر زدم خیلی خوشم آمد. از این که این قدر پاک و ضمیمی و ساده و خالص می نویسی خیلی لذت بردم خیلی ساده نوشتی ولی یک حس قشنگی توی نوشتهاته که شاید از درد درونت ناشی می شه. برات آرزوی موفقیت می کنم امیدوارم سنگ زمونه سرتو نشکونه. در پناه لطف خدا باشی، باز هم به من سر بزن و یاد داشت بگذار.

[ بدون نام ] یکشنبه 22 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 08:12 ب.ظ http://www.gheybat12.blogsky.com

عالییییییییییییه.بابا دست مریزا!!!!!!!!!!!!!!!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد