سیاسی ، اجتماعی ، مذهبی

ایده ها و نظرات من

سیاسی ، اجتماعی ، مذهبی

ایده ها و نظرات من

وقتی عقل و احساس از هم فاصله میگیرند!



یه روزی در زمان حضرت علی ، و جنگی که بین حضرت علی و معاویه رخ داد. معاویه داشت شکست میخورد. و عمروعاص امد و پیشنهادی داد و عده ای رو فرستادن که قرآن بر نیزه کرده بودن و میگفتن قرآن باید بین ما حکم کند. و عده ای بین سربازان حضرت علی (ع) که بعد ها از خوارج شدند. احساساتی شدن و در واقع جوگیر شدن و بدون اینکه حتی ذره ای فکر بکنن . امدن و گفتن ما با قرآن نمی جنگیم! مالک آمد و گفت این ها جز چند تکه کاغذ هیچی نیستن و قرآن ناطق علی است.ولی اون ها توجهی نکردن ، چون عاقلانه تصمیم نگرفتن و احساساتی شدن. در زمان ما هم در سال 88 این آقای فتنه گر وقتی دید در انتخابات شکست خورده است در مقابل دوربین های بیگانه به دروغ و بدون هیچ دلیل و مدرکی اعلام کرد که در انتخابات تقلب شده و رای من رو دزدیده اند . بعد از اون عده ای از مردم احساساتی شدن و به خیابان ها ریختن . بدون اینکه از اون آقای فتنه گر دلیل بخوان. و اون مسائل پیش آمد. 

ادامه مطلب ...