سیاسی ، اجتماعی ، مذهبی

ایده ها و نظرات من

سیاسی ، اجتماعی ، مذهبی

ایده ها و نظرات من

چرا جمهوری اسلامی؟

انسان خطاپذیره و نمیتونه تمام خواسته های انسان های دیگه رو برآورده کنه و در واقع قرآن که کلام خداست می تونه به تمام نیاز های بشری پاسخ بده و حاکم اسلامی وظیفه ی اجرای احکام اسلامی در جامعه رو داره . ما تا زمانی باید طرفدار حاکم اسلامی باشیم که اون حاکم به کلام خدا عمل کند.مردم ایران همیشه حقیقت رو پذیرفتن و همیشه خداپرست بودن ، مدتی دین زرتشت و بعد از آن اسلام.مردم ایران نژاد پرست نبودن اگه بودن که دینی که یک عرب آورد ، نمی پذیرفتن.

ما همیشه باید طرفدار حق باشیم. و دست از تعصبات قومی و نژادی و حتی مذهبی برداریم . برخی مواقع با خودم میگم کاش سنی و شیعه و ادیان مختلف نبودن تا مردم ایران یک دست میشدن . ولی برخی مواقع هم که فکر میکنم ، میگم شاید اینطوری بهتر و زیبا تر باشه که ایران با اقوام و مذاهب گوناگون هست و با این حال دارای ملتی متحد و یکپارچه هست و این زیباست. 

برخی افراد که خودشون رو مسلمون می دونن ولی دین رو از سیاست جدا میدونند برام عجیبه و میخوام ازشون این سوال رو بپرسم ،‌که شمایی که مسلمونی و پیامبر رو قبول داری اگه دین از سیاست جداست پس چرا پیامبری رو قبول داری که اولین حکومت اسلامی رو تاسیس کرد؟ چرا حضرت علی(ع) حکومتش ، حکومت اسلامی بود؟ اگه مسلمون هم نیستی پس باید بدونی که ملت ایران اکثرشون مسلمونن . و اسلام هم مخالف حکومت غیر خداست. و حکومت غیر خدا حکومت طاغوت است.

یه حرفی توی دلم مونده و عقده شده که میخوام بگم ، برخی آدم ها بدجور جو گیرن و تحت تاثیر رسانه ی خاص یا افراد خاص قرار میگیرن . و به شایعات و حرف ها تکیه میکنند و حتی هر جا میشینن حرف میزنن ، اون حرف ها رو میزنن. چرا آدم باید اینطوری باشه؟ به نظر من آدم باید طرفدار حق باشه . اگه حرفی رو میشنوی یا از رسانه یا از فرد خاص ، خدا بهت عقل داده بشین عاقلانه روش فکر کن. یه کم منطقی باش.

یا حق.

ازدواج

امروز یه چیز خیلی خوب یاد گرفتم امروز یه روانشناس حرف های خیلی خوبی میزد. من همیشه فکر میکردم اگه ازدواج باشه مشکل غریزی افراد هم حل میشه. ولی این روانشناس چیز دیگه ای میگفت.

می گفت ازدواج بیش از اینکه راه حل باشه یک راه درمان هست. و همه ی راه حل نیست.

ما باید بتونیم خودمون رو کنترل کنیم یا از راههایی که غریزه ی ج . ن . س . ی رو تحریک می کنه دوری کنیم. یارو همه اش میره تصاویر مبتذل نگاه میکنه یا توی خیابون به ناموس مردم نگاه بد میکنه .مثل این می مونه که یه نفر که تشنه هست همه اش بشینه به لیوان آب نگاه کنه  یا به اون فکر کنه. اگه یه نفر که خیلی تشنه باشه ، اگه ازدواج هم بکنه بازم میره دنبال اینجور مسائل . یه دختر یا پسری که 18 سالش هست و یه سری رفتارهایی داره و میگن ازدواج کنه خوب میشه،اینطور نیست اون به بلوغ ج.ن. س . ی رسیده ولی به بلوغ فکری و عقلی نرسیده.


ادامه مطلب ...

سانسور حرف های من

چند وقت پیش با یه نفر که ادعا میکرد مسیحی هست در مورد حجاب بحث کردم که البته بعید میدونم یه مسیحی باشه. من چند بار باهاش بحث کردم و جواب حرفهاش رو دادم ولی اونقدر نامرد بود که تا به آخر حرف های من رسید و دید نمیتونه جواب منو بده بقیقه ی حرف های منو توی وبلاگ تایید نکرد حتی آخر کار نمی امد توی وبلاگ من جوابمو بده چون می ترسید جوابشو بدم . و اخر کاری حرف های منو سانسور کرد. تا به هدف شومش برسه. منم حرف هایی که در جوابش دادم اینجا گذاشتم . تا بفهمه اینجا آمریکا و انگلیس نیست تا بتونن حرف های کسی رو سانسور کنند و به هدفشون برسن.


http://talimmasihi.blogfa.com/comments/?blogid=talimmasihi&postid=11&timezone=12600

مطلبی رو که این اخری گفت :

مسیحیت فساد و فحشا را رد می کند و گناهی می داند که به جهنم می برد و دنیای غرب هم کانالهای روحانی دارد از طرف کلیسا و هم کانالهای غیر روحانی دارد از طرف بی ایمانان که هیچ ارتباطی به ایمان مسیحی ندارد.

حجاب حضرت مریم برای نمایش نبود ضمینه فرهنگی آن زمان ایجاب می کرد.

مردم امروز غریزه ی جنسی دارند ولی امروزه کمتر کسی (یا به جرات می توان گفت هیچ کسی) در غرب با دیدن سر بدون حجاب تحریک نمی گردد.

حال اگر شما تحریک می شوید مشکل در قلبتان است که فقط مسیح می تواند عوض کند


و جوابی که من به حرف هاش دادم:



من دارم میگم غرب فساد و فحشا زیاده چون بی حجابی زیاده . من میگم فساد و فحشا اونجا بیشتره ولی شما در جواب من طفره میری و یه موضوع دیگه رو باز میکنی.میشه بگید این ضمینه ی فرهنگی چیه؟ اگه پوشاندن موهای سر مشکلی نداشت چرا حضرت مریم چادر سر میکرد؟ مگه قوانین دین شما فقط برای یه زمان خاصی هست؟ که دیروز چادر سر کردن مهم بود ولی امروز مهم نیست؟ آیا در دین مسیح گفته شده که در آینده زنان میتوانند چادر سر نکنند؟ [خنده]


همین پاسخی که اینجا بهش دادم رو تایید نکرده و حرف بعدی رو که در اعتراض به سانسور جوابم مطرح کردم رو تایید کرده . تا به هدفش برسه.

و چقدر خنده داره که میگه کسی با دیدن موهای کسی تحریک نمیشه !

اینم بگم که این اولین باری نیست که با این افرادی که ادعا میکنند مسیحی هستند بحث میکنم.

به یه نفر دیگه هم بحث کردم که اونم حرف های منو سانسور کرد. توی یه سایتی خوندم نوشته بود اینا صهیونیستن و هدف مشخصی رو دنبال میکنند. 

این درس ها بدرد نمی خوره!

وقتی اول دبیرستان بودم یه بار که رفته بودم پای تخته ، معلم ریاضیم دفترم رو دید که یه چیز ساده ای رو اشتباه نوشته بودم عصبانی شد گفت این چیه؟ بی شعور ، نفهم ، این چیه؟ و دفتر رو به سمتم پرت کرد. گفت احمق این چه وضع؟ چرا درس نمیخونی؟ حرف خوبی که بهم زد و هنوز یادمه این بود که گفت یا برو درست رو قشنگ و خوب بخون تا به جایی برسی با کلاً ولش کن برو سر کار که حداقل یه چیزی یاد بگیری به درد آینده ات بخوره مجبور نشی بعد از چند سال که درس خوندی بری توی کارخونه کارگری کنی ،یا حداقل پولی داشته باشی. الان بعد از این همه سال حالا فهمیدم که معلمم چی میگفت ! چرا ما نباید از تجربیات دیگران استفاده کنیم؟ چرا همیشه باید یه بلایی یا اتفاقی سرمون بیاد تا بفهمیم چه اشتباهی کردیم؟ وقتی امدم رشته ی کامپیوتر حالا فهمیدم که درس بدرد نمیخوره. اونم این مدارس کشور. گفتم حالا که من دیپلم رو بگیرم چی میشه؟ چه سودی داره؟ هیچی!

آخرش بیکارم ، تازه همه چی ام یادم میره ، این هیچی من خودم به برنامه نویسی علاقه دارم وقتی میرم مدرسه یا فوقش دانشگاه درس هایی رو میخونم که ربطی به چیزی که دوست دارم نداره . اینا هیچی بچه ها میگفتن برنامه نویسی هم که یاد میدن درست و حسابی نیست یعنی یه نفر که میره رشته ی برنامه نویسی اصلا برنامه نویس نمیشه . باید خودش تلاش کنه باید خودش بره دنبالش نباید متکی به کتاب ها و گفته های استاد باشه .  همه اش باید وقتت رو تلف کنی که این درس رو پاس کنی که یه نمره بیاری به فکر این نیستی چیزی یاد بگیری . اگه میری مهندسی مکانیک میشی حتما باید بری توی اون مدت یا بعدش شاگردی کنی . اینه که میگم درس توی این مدارس وقت تلف کنه است. بدبختی اینه که بیخودی به این مدارک اعتبار میدن ولی واقعیتش بدرد نمیخوره. کاش یه روزی بشه این سیستم نمره دهی از مدارس و دانشگاه ها حذف بشه و به جاش از بچه ها یه پروژه یا مقاله ی درست و حسابی برای گرفتن مدرک بخوان.

جنایات صدام علیه ملت ایران

گفتم بیام یه مطلبی رو با توجه به هفته ی دفاع مقدس بنویسم. میخوام مطلبم رو با یه خاطره شروع کنم. یه بار با یه سرباز زمان جنگ داشتیم با هم حرف می زدیم خاطره ای تعریف کرد که اگه هر ایرانی این خاطره رو بشنوه غیرتش به جوش میاد و طاقت نمیاره . طرف برام می گفت که زمان جنگ نزدیک یه دبیرستان دخترانه توسط نیروهای عراقی اسیر شده بودیم و دست هامون رو بسته بودن . نیروهای بعثی عراق امدن دخترا رو دستگیر کردن و مجبورشون کردن تا تمام لباس هاشون رو در بیارن حتی لباس زیرشون رو  ، و اگه این کار رو نمی کردن با اسلحه محکم می زدن توی سرشون ! اونا هم از ترس مجبور به این کار میشدن و بعد در آخر سوار هلکوپترشون می کردن و به یه جای نامعلومی بردنشون . می گفت ما هم هیچ کاری نمی تونستیم بکنیم و برای همین داشتیم گریه می کردیم. میگفت درد خیلی بزرگی بود. خیلی بزرگ.

اینی که گفتم فقط یکی از جنایات رژیم بعثی صدام جنایتکار بود اونم یکی از شاید کمترین جنایتی که کرده بود. خودم برادر شهیدم وقتی جسد برادرم رو آوردن غیر از اینکه به سرش ترکش خمپاره  اصابت کرده بود جسدش شیمایی هم شده بود. حتی اجازه ندادن مادرم فرزند شهیدش رو ببوسه چون شیمایی بود! خیلی ها الان جنگ رو یادشون رفته ! ظلم هایی که به این ملت شده رو یادشون رفته! میگن مگه ایران مستظعفه! یا آمریکا اصلاً در جریان جنگ علیه ایران نقشی نداشته! یادشون رفته وقتی ما وارد عراق شدیم آمریکا تحمل نکرد و ایران رو تهدید کرد و از صدام حمایت کرد! تا جایی که هواپیمای مسافر بری ایران رو زد. و به فردی که این کار رو کرد جایزه دادن ! بازم آمریکا نقشی نداشته؟!! یعنی ایران با این بدبختی هایی که سرش امده مستظعف نیست!؟

ما شهدا رو فراموش کردیم ! ما اعتقاداتمون رو فراموش کردیم ! ما رنج ها رو فراموش کردیم ! وای بر ما!