سیاسی ، اجتماعی ، مذهبی

ایده ها و نظرات من

سیاسی ، اجتماعی ، مذهبی

ایده ها و نظرات من

آیا حجاب باید در جامعه ی اسلامی اجباری باشد؟

در اوایل انقلاب مردم ایران بیش از ۹۸ درصد به جمهوری اسلامی رای دادن رای به جمهوری اسلامی یعنی رای به اسلام و قوانین اسلامی . آیا در مملکت اسلامی حجاب یکی از قوانین اسلام نیست ؟ رعایت قوانین اسلامی اکنون در جامعه ی ما یک هنجار به شمار می رود.چون حق اکثریت جامعه است. باید با کسی که هنجارشکنی می کند چه رفتاری داشت؟بعضی ها می گویند که رعایت دینمان به خودمان مربوط است ولی حجاب در اسلام یک مسئله ی اجتماعی است و مسئله ی فردی نیست که هر کس دوست داشته باشد رعایت کند و هر کس دوست نداشته باشد رعایت نکند مثلا نماز یک مسئله ی فردی است و رعایت نکردن آن و نخواندن آن به خود فرد مربوط می شود و آسیب دنیوی و اخروی آن متوجه خود فرد است نه کس یا کسانی دیگر.ولی رعایت نکردن حجاب باعث می شود هم خود فرد و هم جامعه آسیب ببیند. تا اینکه باعث ایجاد فساد و نا امنی در جامعه هم می شود. حجاب باعث ایجاد امنیت برای زن می شود و اگر حجاب نباشد امنیت از زن گرفته می شود مثل پرنده ای که پر ندارد و طعمه ی گربه می شود.من در اینجا می خواهم موضوع مقایسه ی عدالت با آزادی را مطرح کنم. به نظر شما آیا عَدالت بهتر است یا آزادی؟ 

عدالت باعث می شود هر چیزی سر جای خودش قرار گیرد همچنین عدالت باعث می شود که آزادی به افراط نکشد.آزادی به تنهایی ممکن است باعث افراط و تفریط در جامعه شود.برای مثال اگر هر کسی در جامعه بخواهد بی حجاب باشد این باعث می شود جامعه به فساد کشیده شود. 

برای مثال در آمریکا فروش سلاح تقریباً آزاد است و بیشتر افراد می توانند به سلاح دست پیدا کنند این باعث شده که امنیت در این کشور کم شود تا اینکه حتی نوجوانی مسلح وارد مدرسه شود و به سمت معلم و شاگردان شلیک کند.

به نظر من انسان بی حجاب چه زن و چه مرد از انسان معتاد هم بدتر هستند.انسان بی حجاب خواه ناخواه با بی حجابی اش به جامعه آسیب می زند.  ولی فرد معتاد اینطور نیست.  

این بحث ادامه دارد.

همه ی مردم ایران باید تحصیل کرده باشند.

شاید با خودتان بگویید که قرار نیست همه تحصیل کرده باشند کشور به رفتگر و کارگر و ... نیاز دارد ولی نظر من این است که همه ی مردم ایران باید تحصیل کرده باشند  و  کارهایی  مثل  رفتگری  و کارگری را باید رباط ها انجام دهند من دوستانی دارم که  شاید  دیپلمشان  را  هم  نگرفتن   و   به خدمت سربازی رفتند و  بعد  کارگری  کردند  و  بعد  ازدواج  کردن  و  خیلی ها  را  می شناسم  که همینطوری زندگی کردند و سی سال کارگری کردند که فقط شکم همسر  و  فرزندان  خود  را  سیر کنندو خود را در همین حد محدود کردن این  یعنی  محدودیت  در  زندگی  آنها  در  صورتی  که  می توانستند پیشرفت کنند و به خود و مملکتشان خدمت کنند خود را در یک حد محدود  کردند  و  فقط برای یک لقمه ی نان تلاش کردند من نمی گوییم آنها خدمتی به  کشورشان نکردند، نه ، من  می گوییم آنها می توانستند بهتر و بیشتر خدمت کنند.از این بدتر که آنها حال که  پیر  شدند  با  حقوق بازنشستگی خود می خواهند از زندگی لذت ببرند.که دیگر خیلی دیر است.

بانک حمایت از مخترعین جوان

تا به حال به دلایل پیشرفت کشور های اروپایی فکر کردید دلایل زیادی وجود دارد ولی آنچه که مهم است و همه این را می دانند حمایت نه تنها دلتمردان این کشور از مخترعین و محققین است بلکه در آن زمان ثروتمندان آن کشور ها بر عکس کشور ما از نخبگان خود حمایت می کردند تا اروپا را به این سطح علمی و اقتصادی رساندند.خیلی از آدم های پول دار و خیّر رو که می بینید دنبال بدست آوردن آخرت خود هستند و بیشتر زمین های خود را وقف ساخت مسجد می کنند و خیلی هم که فکر داشته باشند و دلشان برای کسی بسوزد یه مدرسه می سازند.ولی در کشور ما چه کسی دلش برای دانشمندان و مخترعین می سوزد من چند وقت پیش در رسانه ها شنیدم که مرکز مطالعاتی رویان کشور که در زمینه ی سلول های بنیادی فعالیّت می کند از لحاظ بودجه دچار مشکل شده است و بودجه ی کافی برای انجام پروژه های تحقیقاتی خود ندارد. سلول های بنیادی نقش بسزایی در زمینه ی درمان سرطان ها دارد.آن هایی که به بیماران سرطانی کمک مالی می کنند اگر به جای این کار به این مثلا مرکز مطالعاتی کمک کنند کمک زیادی به درمان این نوع بیماری ها کرده اند.و نقش بیشتر در کمک به این بیماران ایفا می کنند. الان این گونه مسائل در کشور ما و در میان مردم ما بخوبی جای خود را باز نکرده است.و کسی زیاد به این گونه مسائل اهمیت نمی دهد. برای مثل ورزش فوتبال را چقدر حمایت می کنند و چقدر در این راه هزینه می شود الان فقط یه بازی کن دست کم 500 میلیون تومان پول می گیرد که در زمین فوتبال بازی کند آخرش هم هیچ موفقیتی ندارند و نرسیده به جام جهانی با این همه هزینه های زیاد می بازند و بر می گردند و مشکل کار خود را به گردن دیگری می اندازند و مربی و سرمربی عوض می کنند یه مشت اراذل و اوباش به خیابان می ریزند و به اماکن عمومی آسیب می زنند. و در صورتی که هیچ نفع و ضرری برایشان ندارد. و پول در جیب بازیکن فوتبال می رود .ولی بر عکس الان که برق اختراع شده است تمام دنیا دارند از آن سود می برند. به نظر من نه تنها ثروتمندان بلکه تک تک مردم باید در زمینه های علمی سهیم باشند و در این زمینه کمک کنند.برای این کار من بانک حمایت از مخترعین جوان را پیشنهاد می دهم بانکی که تک تک مردم در آن سرمایه گذاری می کنند و پولش صرف پروژه های علمی و تحقیقاتی می شود.

دروغگو

امروز می خوام نظرم رو در مورد سرزمین فلسطین بگم سرزمین فلسطین بیش از ۶۰ سال است که توسط صهیونیست های  بی دین  اشغال  شده  است  اون ها  دلایل  زیادی  برای  اشغال  این سرزمین می آورند یکی از دلایل آن ها این است که قدس روزی محل زندگی یهودیان  بوده   است. ولی آیا این صهیونیست ها از نسل همان یهودیانی هستند که روزی در سرزمین فلسطین زندگی می کرده اند آیا نمی توان گفت مردم فلسطین از نسل آن یهودیان بوده اند و  حال  مسلمان  شده اند؟ و حال این سوال پیش می آید اکنون دولت آمریکا طرفدار این صهیونیست های بی دین است و حرف آنها را مبنی بر اینکه قدس  متعلق  به  این  صهیونیست هاست  را  تایید  می کند  ولی  چرا سیاستمداران آمریکایی نمی گویند کشور آمریکا روزی متعلق  به  سرخپوستان  بوده  و  همچنین اثری از سفید پوستان و سیاه پوستان در این سرزمین وجود نداشته است حال چرا این مدعیان از سرزمین سرخپوستان خارج نمی شوند و این سرزمین را متعلق به خود می دانند؟ 

و آیا این مدعیان حاضر می شوند کشوری چون افغانستان که به  ایران  تعلق  داشته  به  ایران  باز گردد؟و البته این را بگوییم که  من ادعایی نسبت به تعلق داشتن افغانستان به ایران را  ندارم ولی من این سوال را در جواب حرف های آنهایی مطرح می کنم  که  فلسطین  را  متعلق  به  خود  می دانند چون روزی در این سرزمین بنی اسرائیل زندگی می کرده اند. و البته این را هم بگویم که  من با نام اسرائیل بر روی این رژیم جعلی مخالفم و دلیلم برای این حرف این است که آنها  اولاْ  یهودی نیستند و یک مشت صهیونیست بی دین هستند و از طرفی اسرائیل جدّ  حضرت یوسف (ع)  بوده است و نامگذاری این اسم بر روی یک مشت بی دین و بی هویت کار صحیحی  نمی باشد  و  فقط باید به آنها گفت صهیونیست. این حرف ها دروغگویی آنها را اثبات می کند.

شنگول و منگول و حبه ی انگور

شنگول و منگول و حبه ی انگور

 

این   روز ها   شاهد  گفتگوی  محمود  عباس  رئیس  تشکیلات  خودگردان  و   نخست وزیر رژیم صهیونیستی و اوباما هستیم در حالی که حماس که نماینده ی ملت فلسطین است سعی دارد تا از حقوق ملت فلسطین دفاع نمایند خیانتکاری چون محمود عباس در حال گفتگو با دشمنان ملت فلسطین است شما در مورد داستان شنگول و منگول و حبه ی انگور در دوران کودکی زیاد شنیده اید محمود عباس و طرفدارانش به مانند این شنگول و منگول و حبه ی انگور هستند که به جای حمایت از سرزمین مادری خود سعی در خیانت به آن هستند و با اینکه سرشان را پایین می کنند و پای سیاه گرگ را می بینند ولی با این حال به سرزمین مادری خود خیانت می کنند و خود را در شکم گرگ جای می دهند.